عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
![]() |
0 | 234 | repair00 |
![]() |
0 | 190 | repair00 |
![]() |
0 | 189 | repair00 |
![]() |
2 | 544 | tehran_apartment |
![]() |
0 | 466 | metal1 |
![]() |
0 | 443 | metal1 |
![]() |
0 | 449 | metal1 |
![]() |
0 | 420 | arzdigital |
![]() |
0 | 413 | metal1 |
![]() |
0 | 416 | metal1 |
برف می بارد …
درخت به شوق، حریر سفید می پوشد
کوچه با قدم های برف، باز شادمانه می خندد
سپید ، سپید
زمین و آسمان گشته سپید
کودکی میان حیاط تولد آدم برفی را جشن می گیرد
کاش من هم می توانستم
برف بازی کنم
با صورتی سرخ از سرما
چرخ می زدم بی خیال و شاد
نگاه کن که چه برفی می بارد
این دل تنهایم ….
شور کودکی را دارد …
گفتم که اگر نبینتت دلم از غصه می تپید
دیدم دلی برای تپیدن نمانده است
شب است ودر بدر کوچه های پر دردم
فقیر وخسته
به دنبال گم شده ام میگردم
اسیر ظلمتم
ای ماه پس کجا ماندی؟
من به اعتبار تو فانوس نیاوردم...