ڪلید‌هایم از جیبم مے ‌افتند

ڪیف پولم را گم مے ‌ڪنم

گوشے ‌ام را جا مے ‌گذارم

و عجیب ڪه

{ تــــ ـــُـــ ـو } را

ڪه نیستے

مے ‌برم با خودم

در جیبم

در ڪیفم

در دلــ ـ ـ ـ ـ ـ ـم . . .

 M

اين مطلب را به اشتراک بگذاريد

ساقیا باز خماریم جامی بنواز

            خاطر خسته ما را بسلامی بنواز

                                           گر میسر نشود بگذری از کوچه ی ما

                                               گاه گاه دل ما را به پیامی بنواز

اين مطلب را به اشتراک بگذاريد

تو کسی که خنده اش طعم زمستان میدهد

                                                           من همان که ابتدایش بوی پایان میدهد

خوب می دانم که یک شب ، یک شب بی انتها

                                                      عشق روی دست های بی کسم جان می دهد

اين مطلب را به اشتراک بگذاريد

            هـر کـه از درد طلـب شـکـوه کـند نامردست

                                                               عشق دردیست که درمان هزاران درداست

اين مطلب را به اشتراک بگذاريد

بقیه در ادامه مطلب

اين مطلب را به اشتراک بگذاريد

روزم با تو آغاز می شود ، شبم بی تو تمام نمی شود !

چه کنم ؟

.

میخواهم آنقدر بو بکشم تو را که ریه هایم پر شود از عطر تنت

که هوا داشته باشم برای نفس کشیدنم

وقتی کنارم نیستی

.

“تو” تنها یکیست آن هم تویی

من دیگران را “شما” خطاب می کنم . . .

.

گرمایی بوده ام همیشه اما بین خودمان بماند

سرمایی میشوم وقتی پای آغوش تو در میان باشد . . . 

اين مطلب را به اشتراک بگذاريد

و عین
حرف اول عشق است
مثل
حرف اول عاشورا ...

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

در سوگ حسین سالها می گرییم
در تاسوعا عاشورا می گرییم
او گریه کند به حال ما حق دارد
من در عجبم که ما چرا می گرییم ...

اين مطلب را به اشتراک بگذاريد

هر قدم قافله سوی خزان میرود / مشک به مهمانی تیر و کمان میرود . . .

اردوی محرم به دلم خیمه به پا کرد

دل را حرم و بارگه خون خدا کرد

اين مطلب را به اشتراک بگذاريد

همیشه می توان عاشق ماند...

اين مطلب را به اشتراک بگذاريد