عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
![]() |
0 | 234 | repair00 |
![]() |
0 | 190 | repair00 |
![]() |
0 | 189 | repair00 |
![]() |
2 | 544 | tehran_apartment |
![]() |
0 | 466 | metal1 |
![]() |
0 | 443 | metal1 |
![]() |
0 | 449 | metal1 |
![]() |
0 | 420 | arzdigital |
![]() |
0 | 413 | metal1 |
![]() |
0 | 416 | metal1 |
سیگار بکش ؛
مست کن؛
بغض کن ؛
گریه کن ؛
دق کن !
ولی …
با آدم بی ارزش درد و دل نکن …
مطالب مرتبط:
بـَعضـے وَפֿــتـآ بـآیـَـכ مثه مـــــن تـَنهـآ بـآشـے،
تـنهـآـے ِ تَنهـآ...
هـے آهَنـگــ گوشـ بــכے،
فِکــ ڪـُـنـے،هَمــہ چیـو بـریزـے تـُو פֿــوכتـــ
تـآ مـَرز اِنفجـآر بـرـے...
اونـوَפֿــ כر ِ اُتـآقـ ُ بـآز ڪـُـنے ُ بـآ هَمـوטּ لـَبـפֿـَـنـכ مـَسـפֿــَرــہ هَمیشگـے
وـآنِــموכ ڪـُـنـے ڪـہ هَمــہ چے פֿــوبــہ!
….. من آنجا چشم در راه توام ناگاه
ترا از دور می بینم که می آیی
ترا از دور می بینم که میخندی
ترا از دور می بینم که می خندی و می آیی
نگاهم باز حیران تو خواهد ماند
سراپا چشم خواهم شد
ترا در بازوان خویش خواهم دید
سرشک اشتیاقم شبنم گلبرگ رخسار تو خواهد
شد
تنم را از شراب شعر چشمان تو خواهم سوخت
برایت شعر خواهم خواند
برایم شعر خواهی خواند
تبسم های شیرین تو را با بوسه خواهم چید ….
آشناهاي غريب هميشه زيادند
آشناهايي که ميايند و ميروند
آشناهايي که براي ما آشنايند
ولي ما براي آنها...
نميدانم واقعا چرا و چگونه ميشود
که همه روزي
آشناي غريب ميشوند
يکي هست ولي نيست
يکي نيست ولي هست
يکي ميگويد هستم ولي نيست
يکي ميگويد نيستم ولي هست
و در پايان همه بودنها و نبودنها
تازه متوجه ميشوي
که:
يکي بود هيشکي نبود
اين است دردي که درمانش را نميدانند
و ما هم نميدانيم
که آن يکي که هست کيست
و آن هيچکس کجاست
کاش ميشد يافت
کاش ميشد شکستني نبود
کاش ميشد زير بار اين همه بودن و نبودن
خرد نشد.....
گفتم که اگر نبینتت دلم از غصه می تپید
دیدم دلی برای تپیدن نمانده است
شب است ودر بدر کوچه های پر دردم
فقیر وخسته
به دنبال گم شده ام میگردم
اسیر ظلمتم
ای ماه پس کجا ماندی؟
من به اعتبار تو فانوس نیاوردم...